محل تبلیغات شما

.این ((تویی)) که تو از روش هایش حرف می زنی و روش هایش را از روش های ((من)) مجزا می دانی نمی شناسم.

هر چه فکر می کنم قبلا کجا به تور من خورده یادم نمیاید .تا جایی که من در قریب به این پانصد خورشید گذشته به یاد دارم همیشه یک ((من)) و یک ((تو)) می شد ((ما)) که معنی اش با عملش یکی بود و هر چه بر سر خود می آورد رو به سوی آمیختگی و پیوند داشت چنان که هم زخمهایش به ((ما)) شدن بخیه می شد و هم سرودهای شادی اش.

جایی کسی حرفی برای ((من)) بودن نداشت و همه چیز در نقطه صفر مرزی ی به نام ((ما)) به توافق و صلح می رسید.

اما حالا تفسیر از ((ما)) جور دیگری شده .و یا بقولی ((ما)) کلا انکار شده است.

.مبنا بر یک قرار گرفته آنهم دو یک.دو یک در کنار هم شبیه یازده .اصلا خود یازده .با همان معنی یازده . یعنی دو یک ، مجزا کنار هم ،کنار هم یعنی دو تک. یعنی دو احد، دو واحد. که جز خودشان نیستند و وقتی کنار هم می ایستند یا روبروی هم ، باز هم دو نمی شوند ، همیشه تک اند یک اند احدند . دو یک کنار یا روبروی هم تا ابد یک می مانند.

و با این تفسیر حتما منظور از یگانگی هم همین یک گانه گی ، یعنی یک گانه ،یک تا ، یک یک ماندن است .شاید منظور تا همیشه یک ماندن است همان یک و یک جدا از هم ،نه دو شدن و یا حتا درهم ضرب شدن یعنی هیچ شدن فنا شدن.دقیقا یعنی یک و یک شدن.

یعنی ابدی وجود ندارد .چیزی به انتها نمی رسد .متعالی نمی شود به جهتی یا جایی حرکت نمی کند فقط کنار هم می ایستد .این آدم را به ستوه می آورد .خفه می کند.

ظالمانه است و بشدت بوی تفرد یا شاید یک - بزرگ پنداری می دهد.

 می خواهی قبولش کنم؟

.نه نه من با همه ی اعتراض از عمق وجود در برابرش می ایستم.اصلا این قطعنامه ی خانمان برانداز را با تکیه بر امتیاز خاصی به نام مهر ، وتو می کنم.

این قاعده اینجا و در محضر دل من جای مطرح شدن ندارد.

درست است که قانون یازده می تواند نشات گرفته از ادبیات به ظاهر عاشقانه ی انسان امروز باشد و یا ترجمه ای نادرستکارانه و بوالهوس از یگانگی و حلول و فنا.اما من چنان نمی توانم باورش کنم که هر سختی را برای نپذیرفتنش به بار جان می افزایم و در برابرش شانه خم نمی کنم.

یازده برای من تقدسی ندارد و فکر می کنم این از معصومیت توست که فریب ((یک)) و (( یک )) کنار هم ایستادن را خورده ای .تو برای این مسیر هرگز بزرگ و .    

از مقام ابراهیم تا معراج

حرامی از جنس حرمت

میراث فرهنگی و فرهنگ میراثی نوشته ابوالقاسم غلامحیدر

یک ,هم ,یعنی ,شدن ,نمی ,، ,کنار هم ,و یک ,دو یک ,یک و ,می کنم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

روحانی کاروان